همیشه سنگینی غصه ها ، تحمل کردنیه ولی وقتی این غصه ها به هم گره بخورن ، یا با قفلای دلواپسی و نامیدی ، کلافه بشن ، باید دنبال یه کلیدی باشیم ، اونم اون کلیدایی که تو قوطی هیچ کلید سازی پیدا نمی شه !
فقط نسیم روح نواز مهربونی و عطوفت اونه که با نیم نگاهی قفل و زنجیر همه سایه هایی که سنگین سنگین دروازه درون آدمو مسدود کرده رو باز می کنه...
باید نهال اون ظرفیت رو تو وجودمون آبیاری کنیم...
باید قفلها رو بذاریم دم دست...
باید برای واشدن قفل دلمون از خواب پاشیم...
قلم دلمون واشدنیه ، اگه خودمون بخوایم...
و اگه خودمون بخواهیم ، اونم می خواد که وا کنه ...